داستان نقاشی های ترسناک بخش 2
در مقاله قبلی تعدادی از نقاشی های ترسناک را مورد بررسی و تحلیل قرار دادیم در این مقاله با عنوان داستان نقاشی های ترسناک بخش 2 به بیان ادامه این مطلب میپردازیم
داستان نقاشیهای ترسناک در آستانه مدرنیسم و سوررئالیسم
در اواخر سدهی نوزدهم و اوایل قرن بیستم، با تغییرات بزرگ در جوامع انسانی — انقلاب صنعتی، علم مدرن، اکتشافات روانشناسی (مثل آثار فروید) و جنگهای جهانی — هنرمندان بسیاری به مضامین تاریکتر، روانشناسانهتر و سورئالیستی روی آوردند.
آثاری که نهتنها زیباییشناسانه بلکه از نظر روانی نیز عمیقاً تأثیرگذار و گاه آزاردهنده بودند. در این بخش، چند اثر مهم و کمنظیر از این دوره را بررسی میکنیم:
Judith Beheading Holofernes.۱
اثر: کاراواجو (Caravaggio)
سال: 1598–1599
سبک: باروک تاریک
شرح اثر:
جودیت، زن قهرمان یهودی، در حال بریدن سر فرماندهی دشمن است. خون با شدت از گردن او جاری میشود، چهرهی هولوفرنس پر از وحشت، و جودیت آمیختهای از ترس و عزم در چهره دارد.
چرا مهم است؟
کاراواجو استاد خلق درام نوری بود. در این اثر با کایاروسکورو (تضاد شدید نور و تاریکی) هم شدت صحنهی خشونت را به نهایت رسانده و هم روان زن را تصویر کرده — تصویری که همزمان هم قدرت جودیت و هم شکنندگی او را نشان میدهد.
مفهوم:
پیروزی خیر بر شر — اما به بهای عبور از مرزهای اخلاق.

2. تابلو نقاشی جزیره مردگان Isle of the Dead
اثر: آرنولد بوکلین
سال: 1880 (نسخههای متعدد)
شرح اثر:
قایقرانی، جسدی پوشیده از پارچهی سفید را به جزیرهای صخرهای میبرد. درختان سرو (نماد مرگ) جزیره را احاطه کردهاند. آب در سکوت کامل است.
چرا مهم است؟
ایجاد فضایی از سکون، مرگ و ابدیت. این اثر الهامبخش نویسندگان، کارگردانان و حتی روانشناسان بوده است (مثلاً فروید آن را میستود).
مفهوم:
پذیرش ناگزیر مرگ — و تنهایی در لحظهی عبور به دنیای دیگر.

3. نقاشی روح یک کک The Ghost of a Flea
اثر: ویلیام بلیک
سال: 1819–1820
شرح اثر:
موجودی شیطانی، شبه انسان، با بدنی عضلانی، چشمان براق و زبانی دراز — که بلیک میگفت «روح کک» است.
چرا مهم است؟
بلیک یکی از پیشگامان تصویرگری عرفانی و روانشناسانه بود. این نقاشی بر پایه رؤیاهای او شکل گرفت، و پیشزمینهای برای سوررئالیسم قرن بیستم شد.
مفهوم:
بازتاب ترسهای درونی و تخیلات تاریک بشر. نماد امیال پنهان و انگلهای روانی.

4. باغ لذات دنیوی (تابلوی جهنم)
اثر: هیرونیموس بوش
سال: حدود 1500
شرح اثر:
در بخش سمت راست سهلتی معروف بوش، جهنمی کابوسوار تصویر شده:
شکنجههای عجیب
موجودات ترکیبی
آدمهایی که قربانی امیال خود شدهاند.
چرا مهم است؟
یکی از اولین آثار سوررئالیستی تاریخ. بوش قرنها پیش از دالی و ارنست، جهانی کابوسگونه و غیرمنطقی خلق کرد.
مفهوم:
گناه، پیامدهای آن، و ترس از عقوبت ابدی.


5. نقاشی اسکلت با سیگار روشن
اثر: ونسان ون گوگ
سال: 1885–1886
شرح اثر:
جمجمهای انسانی با سیگاری روشن در دهان.
چرا مهم است؟
ظاهری شوخطبع و در عین حال غمانگیز دارد:
بیان پوچی و زودگذر بودن زندگی
نوعی طعنه به مرگ — در سبک خاص ونگوگ.
مفهوم:
یادآوری پایانپذیری حیات. زندگی همچون سیگاری است که به آهستگی میسوزد.

جمعبندی مقاله:
این دسته از نقاشیها دیگر صرفاً به دنبال بازنمایی جهان بیرونی نبودند. آنها به عمق روان انسان، ترسهای وجودی و کابوسهای جمعی میپرداختند — و به همین دلیل همچنان قدرت جذب و ترساندن مخاطبان مدرن را دارند.
کلید مشترک میان این آثار:
مرگ
تنهایی
امیال سرکوبشده
پوچی
ناتوانی در برابر سرنوشت
لطفا حتما نظرات خود را درباره این دومقاله بنویسید، کدام نقاشی از نظر شما ترسناک تر بود و کدام راز و رمز بیشتری را در دل خود داشت؟
آیا شما دوست دارید نقاشی هایی مشابه این خلق کنید؟
یا ترجیح می دهید نقاشی ها را با حال و هوای شاد و پر از انگیزه و شعف خلق کنید؟